ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ای یار
روزی اگر ببینم که آمدهای
از دوردستها
بسان فاختهای خسته
با زیباییِ بیپایانی در چشمهایت
و بهاری در گیسوانت
روزی اگر ببینم که آمدهای
با نسیمی فرحبخش و خنک در خندهات
و دستهایت
همچنان بهمانندِ گذشته زیبا
تمامی درهایی که لمسشان کردهای
میشکوفند
روزی اگر ببینم که آمدهای
با حسرت بیانتهایِ تو
که در وجودم جاریست
به ناگهان که بیچاره و مبهوت ماندهام
ستارهها از آسمان
بر دلم میریزند
روزی اگر ببینم که آمدهای
نه در چهرهات سایهای
و نه در زبانت ملامتی
غبار پایپوشهایت را بر چشمهایم میکشم
و دنیاها از آن من میشود
یاووز بولنت باکیلر
مترجم : فرید فرخزاد