صیدم کن

چه سود از هدیه‌هایی که
پس از هلاک به دست آورم ؟
چگونه خود را بیارایم
در آینه‌هایی که جز تو در آن‌ها نمی‌بینم ؟
و تو آینه را آفریدی
تا در آن‌ها کسی را ببینی که جز تو نمی‌بیند ؟
و هربار صدایی تو را می‌خواند
برای صدای من دام بگستری ؟
صیدم کن و پاره‌پاره‌ام کن
که مردم مرا در دریایی افکنده‌اند
که هیچ خواستار من نیست
در گِل من نه آبی مانده
نه خاکی
و نه مرگی
مرا که نه صیدم و نه صیاد ، شکار کن

میسون السویدان شاعر کویتی
مترجم : سودابه مهیجی