دستینا

دیشب وقتی در خواب بودی
نام‌ات را زمزمه کردم
و حکایت‌های ترسناک حیوانات را تعریف کردم

دیشب وقتی خواب بودی
گل‌ها را آب دادم
و به آن‌ها داستان‌های وحشتناک انسان‌ها را بازگو کردم

دیشب وقتی خواب بودی
دلم چون ستاره‌ای دل‌بسته‌ی تو شد
و از این‌رو و صرفا از این‌رو
اسم جدیدی برایت دادم
« دستینا »

دستینا
اگر چنان ناچار در گوشه‌ای بخواب روی
فقط و فقط به‌خاطر انس وافر تو با مرگ تا زندگی
و این‌همه ویران شدن‌ات
اسرار زندگی‌ام را به تو خواهم داد

لاله مولدور شاعر اهل ترکیه
مترجم : یعقوب نامی