سزاوار این غمهایم

سزاوار این غمهایم
سزاوار تنهایی و سکوت
وقتی که رویاهایم را ذبح می کنم
دوست داشتن هایم را قربانی
وقتی که آغوشت را دور می کنم
شعرهایت را دور می ریزم
سزاوار این روزهای نکبت هستم
روزهایی که هیچ زنی به خود ندیده است
درآسمان شب هیچ درخششی نیست
روزها سکوت گورستان دارم
و دارم درون یک بستر سفید دفن می شوم
تجزیه می شوم
من سزاوار این روزها هستم
وقتی تو را فراموش کردم
به چیزی اعتقادی ندارم
تنها به تو سوگند
شعر تازه ای بگو
برای جنازه ام

جمانة مصطفی شاعر فلسطینی
مترجم : بابک شاکر