بگذارید نمایش را آغاز کنیم

می‌خواستند مجابم کنند
که فقط چند سال روی خوشی را می‌بینم
بعد دختر جوان‌تری جای مرا می‌گیرد
انگار مردها با بالا رفتن سن بیشتر قدرت‌نمایی می‌کنند
اما زن‌ها هرچه از سن‌شان بگذرد بی‌ارزش می‌شوند
بگذار دروغ‌شان را برای خودشان نگه دارند
چون برای من تازه این شروع کار است
احساس می‌کنم تازه از شکم مادر به دنیا پا گذاشته‌ام
بیست‌سالگی‌ام دستگرمی است
برای کارهایی که واقعاً می‌خواهم بکنم
حالا صبر کن تا سی سالگی‌ام را ببینی
که مقدمه‌ای خواهد بود مناسب
برای زن سرکش و شوریده من
چطور می‌توانم بروم قبل از این‌که ضیافت شروع شود
چهل سالگی تازه شروع تمرین‌هاست
با بالا رفتن سن پخته می‌شوم
من با تاریخ انقضا به دنیا نیامده‌ام
و برای اصل داستان تازه
پرده‌ها در پنجاه سالگی بالا می‌روند
بگذارید نمایش را آغاز کنیم

روپی کائور شاعر هندی
مترجم : زیبا گنجی