ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بیست سال بیهوده در تبعیدگاه
به انتطارت نشستم
تا این که تو را در وطن یافتم
ای الهه ، ای کبوتر مقدس
تو تبعیدگاه و وطن منی
و قصیده ی منتظرم
هر گاه تو را می بینم
زندگی در رگ هایم جاری می شود
و آن گاه که نهان می شوی
آتش و ابر و آذرخش و باران
در قلبم خاموش می شوند
ای الهه ای که همه ی الهه هایم را
فرمان بر خود ساخت
و چونان ملکه ای
بر تخت شاهی آن ها تکیه زد
به تو ایمان آوردم
و به واژه هایت
و عاشقانه هایت
که در سطورشان
خورشید عالمتاب را دیدم که از نو متولد می شود
عبدالوهاب البیاتی شاعر عراقی
مترجم : محمد جواد مدحجی