رنگ های زندگی ات

آن روز که سبزپوش بودی
حس می کردم
که آرام‌آرام کشت‌زار می‌شوم

آن روز که سرخ‌پوش بودی
حس می‌کردم
که اندک‌اندک ناربُن می‌شوم

آن روز که سپیدپوش بودی
حس می‌کردم
که درنای شعر و دریا می‌شوم

و دیروز که زردپوش بودی
سرم آفتابگردانی شد و
هرجا که می‌رفتی
به دور قامت‌ات می‌گشت

شیرکو بیکس
مترجم : رضا کریم‌مجاور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.