آخر چرا آمدی

آخر چرا آمدی
تو را که صدا نزده بودم
خودت آمده بودی
همچون عشقی سیاه در کشت‌زار قلب‌ام
مثل گندمی که از دهان گنجشکی افتاده باشد
کاش سبز نمی‌شدی
اگر قرار بود با حسرت‌ات به سر ببرم
مثل مجسمه‌ای چشم به راه ، یخ‌زده بمانم
کاش هیچ نمی‌آمدی
سنگی به برکه‌ی زلالی پراندی
گفتم که گل‌آلودش نکن
دیگر سنی از من گذشته
آن‌قدر مرا سرگردان نکن
کاش امیدم را
مثل یک قاتل نمی‌کشتی
آخرین شعله‌ی شمع را
کاش خاموش نمی‌کردی
شبیه آشیانه‌ی یک پرنده
قلب‌ام خالی مانده
چه کسی می تواند بر تو ببخشاید
این گناهی که تحمل‌اش نتوان کرد ؟
آخر چرا آمدی

نصرت کسمنلی
مترجم : سینا عباسی هولاسو

نظرات 3 + ارسال نظر
معصومه دوشنبه 10 شهریور 1399 ساعت 00:41

یکی از یکی بی نظیر تر...
فراوان سپاس

ممنونم از حضورتون
و خوشحالم شعرها را دوست داشتید
زنده باشید
با مهر
احمد

جواد یکشنبه 9 شهریور 1399 ساعت 22:27

خیلی ممنون.....لذت می بریم

از لطف شما سپاسگزارم
مانا باشید
با مهر
احمد

Manizheh شنبه 8 شهریور 1399 ساعت 08:18 http://engmoochesh95.mihanblog.com/

سلام و عرض ادب


مثل همیشه شعرهای انتخابی این هفته هم عالی


********

ممنونم از همراهی همیشگی تون
خوشحالم اشعار هفتگی را دوست داشتید
زنده باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.