عشق به آخر خواهد رسید

عشق به آخر خواهد رسید
پیش از آن‌که من به عشق برسم
هم‌چون زندان خواهم‌اش دید
گل‌ها را می‌بینم
چنان زیبا
که گویی راه می‌روند
و چشمان گریان
کنارشان پرپر می‌شوند

عشق به آخر خواهد رسید
اما من خواهم گفت
در شب‌هایی از
ملافه ، پلک ، باد و زنجره
من در روزِ تن تو وارد شده‌ام

خواهم گفت
که از تو زیسته‌ام
و در آن حال می‌میرم
که گل‌برگ به گل‌برگ
از پله‌های خاطره پایین می‌روم

آلن برن شاعر فرانسه
مترجم : اصغر نوری

نظرات 1 + ارسال نظر
Manizheh جمعه 16 خرداد 1399 ساعت 09:00 http://moocheshetg.mihanblog.com/

گوَن از نسیم پرسید .
-" دلِ من گرفته زینجا ،
هوس ِ سفر نداری
ز غبار این بیابان ؟"
-" همه آرزویم، اما
چه کنم که بسته پایم ... "
-" به کجا چنین شتابان ؟ "
-" به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم . "
-" سفرت به خیر !‌ اما تو و دوستی، خدا را
چو ازین کویر ِ وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفه ها، به باران ،
برسان سلام ِ ما را ."

" محمدرضا شفیعی کدکنی "


سلام و عرض ادب

مثل همیشه عالی

موفق باشید

ای بوسه ات شراب و ، از هر شراب خوش تر
ساقی اگر تو باشی ، حالم خراب خوش تر

بی تو چه زندگانی ؟ گر خود همه جوانی
ای با تو پیر گشتن ، از هر شباب خوش تر

جز طرح چشم مستت ، بر صفحه ی امیدم
خطی اگر کشیدم ، نقش بر آب خوش تر

خورشید گو نخندد ، صبحی تتق نبندد
ای برق خنده هایت ، از آفتاب خوش تر

هر فصل از آن جهانی است ، هر برگ داستانی
ای دفتر تن تو ، از هر کتاب خوش تر

چون پرسم از پناهی ، پشتی و تکیه گاهی
آغوش مهربانت ، از هر جواب خوش تر

خامش نشسته شعرم ، در پیش دیدگانت
ای شیوه ی نگاهت ، از شعر ناب خوش تر

حسین منزوی


با درود و سپاس فراوان از حضورتون و شعر زیبایی که نوشتید دوست بزرگوار
مانا باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.