در یک جیب پالتو ام مرگ و
در جیب دیگرش زندگی را گذاشتم
در یک جیب شادی و در جیب دیگر غم
در یکی به سراغم آمدن
و در دیگری از من فرار کردنت را
در یک جیب پالتو ام شجاعت
و در جیب دیگر ترس را گذاشتم
یک طرف دوستانم و یک طرف دشمنانم را
چقدر چیزهای دوست داشتنی
و نفرت انگیز در این دنیا وجود دارد
در یک جیب پالتو ام عقلم را
و در جیب دیگر قلبم را گذاشتم
اینگونه بود که توانستم قدم بزنم
احمد ارهان
ترجمه : کیوان روان بخش