کلمات سوزان عاشقانه

پرستوهای سیه‌بال دوباره
بر بالکن تو لانه خواهند کرد
و بار دیگر بازی‌کنان
بر پنجره‌ات بال خواهند کوفت

اما آن پرستوها که از پرواز تُندشان باز‌می‌ایستادند
تا زیبایی تو را و خوشبختی مرا نظاره کنند
آنها که نام تو را و نام مرا از بر شدند
آنها دیگر بازنخواهند ‌گشت

پیچکهای پر شاخ و برگ دوباره
از پرچین باغ تو بالا خواهند رفت
و بار دیگر هنگام غروب
گلهایی زیباتر خواهند داد

اما آن پیچکهای آغشته به شبنم
که قطرات لرزانشان
چون اشک روز فرو می‌ریختند
آنها دیگر باز نخواهند گشت

کلمات سوزان عاشقانه دوباره
زیر گوش تو نجوا خواهند شد
شاید بار دیگر قلبت از خواب عمیق‌اش بیدار شود

اما مُهر برلب و سراپا تسلیم و بر زانو
آنچنان که خدا را در محرابش می‌ستایند
آنچنان که من تو را دوست داشته‌ام
نه ، خود را مفریب
آنچنان که من تو را دوست نخواهند داشت

گوستاو آدولفو بکر
مترجم : مهدی شفیع آبادی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.