ما هرگز سهم هم نخواهیم شد

خوب می دانم که ما
ما، من و تو
هرگز سهم هم نخواهیم شد
گرچه دوشادوش هم رهسپار می شویم
چونان ریل هایی
که هرگز به یکدیگر نمی رسند
 
دریغا که اگر بخواهیم
اندکی سوی هم آییم
واگن دل هایمان واژگونه خواهد شد
و آنگاه خواهی دید
چه نامه های عاشقانه ای
چه شیشه های عطر و
چه میعادگاه هایی که ویران می شود
خواهی دید چه بوسه های خیس از بارانی جان خواهد داد
خواهی دید
که در واژگونی این واگن های سرکش
چه بر سر هر دوی مان می آید
خواهی دید

شیرکو بیکس
ترجمه : بابک زمانی

نظرات 2 + ارسال نظر
سه نقطه های دلم ... پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 09:59 http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com/


............................................................
ماهی ِ تُنگ کوچکی هم اگر بودم
فراموشم نمی‌شد دریا...
هیچ موجودی
نداشته‌هایش را فراموش نمی‌کند.

سید محمد مرکبیان

دوستـت دارم
بگذار لغتنامه را
زیر و رو کنم
تا واژه ای بیابم هم اندازه
اشتیاقم به تـو

نزار قبانی

مهربانوA2M2 چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 ساعت 14:13

خدا ما رو برای هم نمی ‏خواست
فقط می ‏خواست همو فهمیده باشیم
بدونیم نیمه ی ما ، مال ما نیست
فقط خواست نیمه ‏مون رو دیده باشیم
تموم لحظه‏ های این تب تلخ
خدا از حسرت ما با خبر بود
خودش ما رو برای هم نمی ‏خواست
خودت دیدی دعامون بی ‏اثر بود
چه سخته مال هم باشیم و بی هم
می ‏بینم می ری و می ‏بینی می رم
تو وقتی هستی اما دوری از من
نه می شه زنده باشم ، نه بمیرم
نمی گم دلخور از تقدیرم اما
تو می دونی چقدر دلگیره این عشق
فقط چون دیر باید می ‏رسیدیم
داره رو دست ما می ‏میره این عشق
تموم لحظه‏ های این تب تلخ
خدا از حسرت ما با خبر بود
خودش ما رو برای هم نمی ‏خواست
خودت دیدی دعامون بی ‏اثر بود

و مـ‌َن
بـی تو چقدر تنهـا هسـتم
نیستی
چقدر دلم بـرایِ خودم
تنگ میشود
دلم برایِ " مـَن " ـی که
شبیـه تو نبود

ایـن نشانه هایِ
باقی مانده از تو
درون مـَن
دلتنگ تر میـکند مـرا

دارمت
فقـط در حد
چند عادت
دارمت
در حد چند یادگـاری
دارمت
ولـی ندارمت

از تو فقـط
مـَن مانده است
تویـی که مـَنی
و
مـنی که دیگر من نیست

زینب هاشم زاده


ممنونم از لطف و محبت شما مهربانو عزیز
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.