نخستین بار واژه را بخشیدم

نخستین بار واژه را بخشیدم
نثار عشقی که به خویشتن دارم
پنجره ای از درون
در قلبم باز شد
برای دیگر بار واژه را بخشیدم
به پاس عشق ام به وطن
این بار ده پنجره
در سرم باز شدند
آنگاه واژه را بخشیدم
به خاطر عشقی که به جهان دارم
بعد آن
تمامی آسمان
در شعرم متجلی شد
نوشتن
قطره ای روشنایی
بر ظلمت یک معنا چکید
اندوهم شعله گرفت
در کنارش
عشق ترا نوشتم
تو
صبح را در آغوش گرفتم
دست هایم جاده ی نخستین پرتو طلایی گون آفتاب شدند و
معبری برای چشم هایت
دهان کوه را بوسیدم
لبانم چشمه ای شدند و
زمزمه هایت از نو درخشیدند
سرم را بر پای شب گذاشتم و
خواب هایم آیینه ی شعر شد و
زیبایی ترا در آن دیدند و
عشقم را به تو تحسین کردند

شیرکوبیکس
ترجمه : بابک صحرانورد

نظرات 3 + ارسال نظر
دلارام یکشنبه 6 دی 1394 ساعت 18:20 http://bargahedel49.blogfa.com

ادمها همه ستاره هایی دارند که با هم یکی نیستند.
برای انها که دانشمندند معما هستند.
برای کگارفرمای من طلا بودند.
اما همه این ستارگان ساکنند.
در عوض تو ستارهایی خواهی داشت که هیچکس ندارد.
وقتی شب به اسمان نگاه می کنی
چون من در یکی از ان ستاره ها ساکنم.
وچون در یکی از ان ستاره ها خواهم خندید
ان وقت برای تو چنین خواهد بود که
همه ان ستاره ها دارند می خندند.
تو ستارگانی خواهی داشت که خندیدن بلدند.

اگزوپری/شازده کوچولو

هر شب
کسی مرا می بوسد
جنسِ خیال
رویایی، پر احساس
و من فکر می کنم
نقطه های پایان شعر هستم
که از شرم و لبخند
سکوت شده ام ...


سهیلا مولاوردی
از مجموعه ی « شاید تو ، شاید عشق »


مرسی از متن زیبایی که نوشتید بانو عزیز
با مهر
احمد

فروغ شنبه 5 دی 1394 ساعت 15:04

دوست عزیز شیرکو بی کس و لطیف هلمت از شاعران بزرگ کرد زبان اند نه ترک زبان.

سلام خانم فروغ عزیز
از تذکری که دادید کمال تشکر را دارم
این اشتباه سهوی بود و از اینکه شما به این نکته توجه کردید ممنونم
موفق باشید
با مهر
احمد


.................................
قلب ات را بَلَدم
تو
دوباره روزی
دلت عشق می خواهد
فقط نگرانم !
مردی هست که بفهمد
به زنِ عاشق
نباید کمتر از عشق گفت

فریدصارمی

عشق یعنی چشمان زیبای تو
آن لحظه که با نگاهی سرسبز
در چشمانم تلاقی می کنند

عشق یعنی لبخند تو
وقتی که بر لبانت نقش می بندد
و تمام غمها را در دلم آب می کند

عشق یعنی صدای تو
وقتی که دوستت دارم را
در گوشم زمزمه می کنی

و عشق
یعنی خود تو
که مهربان ترین فرشته در دنیای منی

یاشار عبدالملکی


ممنونم از حضور همیشگی تون و همچنین کامنت های زیبایی که می نوشتید دوست گرامی
موفق باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.