می‌‌آیند تا تو را کشف کنند

می‌‌آیند
تا تو را کشف کنند
و روحت را  تصاحب
بی‌ هیچ مجالی بر عشق

چنان سراسیمه
چنان سرد
چنان زخمه وار
که نخواهند دید
چگونه غروب می‌‌کند
غرورِ یک قلب
چگونه  است
چکیدنِ کسی‌
از چشم های خودش ؟
چگونه
شاعری
تحملش را از کنارِ شعر بر می‌دارد
و رو به حیرتِ یک خواب می‌‌رود

چگونه شب
فرصتِ ماندن را
از آدم خسته می‌‌گیرد

نیکى فیروزکوهی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.