مرا در آغوش بگیر

مرا مثل نداشتنت ، عمیق
مثل قدم هایت ، محکم
مثل رویاهایت ، باشکوه
در آغوش بگیر
زیباترین وداع هنوز اتفاق نیفتاده است

برای روزهایی که نیستم
عمیق
محکم
باشکوه
مرا در آغوش بگیر
با احساس مردی
که لب مرز نشسته و
می داند
به جنگ برود
یا از کشور
فرقی نمی کند
خانه اش آتش گرفته است

منیره حسینی

بى حواس ترین زن دنیا

این روز ها
بى حواس ترین زن دنیا منم
که در گذر از میان مردم شهر
با هر عطرى به یاد تو
مست مى شوم
و در چهار خانه ی
هر پیراهنى شبیه تو
بیتوته مى کنم
این روز ها
هستى و نیستى
و میان بى حواسی هاى معلقم
قدم مى زنى
تو را مى گردم
در میان تمام کسانى که شبیه تو نیستند
و سراغ تو را
از شلوغ ترین خیابان هاى شهر مى گیرم
نیستى که نیستى
و من
بى حواس ترین زن دنیا
حواسم از تو
پرت نمى شود که نمى شود

منیره حسینی

رازهای من

دردم را پیش کدام دوست بگویم
که دشمنم نباشد ؟

از درد دوست پیش کدام دشمن بگویم
که دوستم نباشد ؟

پیش کدام بگویم
از پشت ، تمام خنجرها اعتماد
بیرون زده است

و رازهای من
فقط از دهانی شنیده می شود
که نامش را
خودم تنهایی گذاشته ام

منیره حسینی

راز زندگی و شعر جهانی

به من حق بده
دوست داشتنت
تنها
راز زندگی ام باشد
من همیشه
هرچه را که دوست داشته ام
از دست داده ام
========
دوستت دارم
جهانی ترین شعری ست که گفته ام
شاعر نیستم اگر
این را
که برای تونوشته ام
دهان به دهان
میان بوسه های عاشقانه نچرخد

منیره حسینی