آرزو کردن

یافتن خاطرات یک عشق قدیمی
داشتن شانه‌های صمیمی
کف زدن‌های شادمانه
بعدازظهرهای آرام
نواختن گیتار برای او که دوستش داری
شرابی سفید
و یک دنیاعشق از من
برایت آرزو می‌کنم

کارلوس دروموند د آندراده
مترجم : مسعود درویشی

رقص مربع

ژوئو ترزا را دوست داشت
که ریموندو را دوست می داشت
که ماریا را دوست داشت
که او هم ژوئاکیم را دوست می داشت
که لی لی را دوست داشت
که کسی را دوست نداشت
ژوئو به آمریکا رفت
ترزا به یک صومعه
ریموندو در تصادف مرد
ماریا تنها ماند
ژوئاکیم خودکشی کرد
لی لی با ژ فرناندس پینتو ازدواج کرد
که از اول در این قصه نبود

کارلوس دروموند د آندراده
مترجم : بهنود فرازمند

آرزو

برایت
عطر باغ وُ میوه های جنگلی را
عشق بازیِ آستانه ی در
شنبه های لبریز از عشق
یکشنبه های آفتابی
دوشنبه های خوش خُلق را
آرزو میکنم

برایت
یک فیلم با خاطرات مشترک
نوشیدن شراب با دوستانت
ویک نفر که تو را بسیار دوست دارد
آرزو میکنم

شنیدن واژه های مهربان
دیدن زندگیِ درحال عبور
رویت شبی با ماه کامل
مرور یک رابطه ی دوستانه ی عمیق
و ایمان به خدا را
برایت دوست دارم

خنده های بی حساب مانندکودکان
گوش سپردن به پرنده وقتی می خواند
ونشنیدن خداحافظی را
برایت دوست دارم

سرودهای عاشقانه
دوش گرفتن زیر آبشار
خواندن آوازهای نو
انتظاری عاشقانه در ایستگاه قطار
ویک مهمانی پر از صدای گیتار
برایت آرزو می کنم

یافتن خاطرات یک عشق قدیمی
داشتن شانه های صمیمی
کف زدن های شادمانه
بعدازظهرهای آرام
نواختن گیتار برای اوکه دوستش داری
شرابی سفید
ویک دنیاعشق از من
برایت آرزومی کنم

 کارلوس دروموند دآندراده