ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مادرم از قبیله ی سبز نجابت بود
و با زبان مردم بهشت سخن می گفت
چادری از ابریشم ایمان به سر داشت
قلبش به عرش خدا می ماند
که به اندازه ی حقیقت خدا بزرگ بود
و من صدای خدا را
از ضربان قلب او می شنیدم
و بی آن که کسی بداند
خدا در خانه ی ما بود
و بی آن که کسی بداند
آفتاب ازمشرق صدای مادر من طلوع می کرد
زیباترین شعر ، مادر است
و زیبا ترین شعرم برای مادر است
پرتو نادری شاعر افغانی