از دل اقیانوس خروشان

از درون ازدحام
از دل اقیانوس خروشان
قطره‌ای
با مهربانی فراز آمد
و به نجوا گفت
دوست‌ات دارم
تمامِ عمر
تا که بمیرم
سفر کرده‌ام
راهی دراز را
تنها برای آن که در تو بنگرم
بر تو دست بسایم
چرا که نمی‌توانستم
بی آن‌که یک بار دیده باشمت
به مرگ تن دهم
برای آن‌که می‌ترسیدم
از کف داده باشمت
اکنون که یک‌دیگر را
نظاره کرده‌ایم
در هم تماشا کرده‌ایم
ایمن‌ایم
پس خرسند و رام
به اقیانوس بازمی‌گردیم عشق من
من هم پاره‌ای از اقیانوس‌ام ، محبوب‌ام
آن‌قدرها از هم جدا نیستیم
به هم واصل می‌شوند
تمام پاره‌ها

تماشا کن عشق من
اگرچه دریا
سخت کمر به جدایی بسته است
اگرچه لَختی جدا می‌بردمان
اما نمی‌تواند برای همیشه
از یک‌دیگر دورمان کند
ناشکیبا مباش
فاصله کوتاه است
و من می‌شناسمت
به هوا
به خاک
به اقیانوس
سلام می‌دهم
در هر غروب آفتاب
به یاد عزیز تو ای محبوب‌ام

والت ویتمن
مترجم : محسن توحیدی

به عشق بیندیش

به عشق بیندیش
به دوست داشتن
به دوست داشته شدن
به تو
هر آن که هستی
قول می دهم که می توانی خویش را
با چنان زیبایی ها شگفتی در هم آمیزی
که هر کس تو را ببیند
مشتاقانه و بانگاهی آمیخته با حسرت
نگاهت خواهد کرد

والت ویتمن
مترجم :  نیلوفر آقا ابراهیمی