عاشقانه های یک شاعر

هیچ شاعری
عاشقانه هایش را
برای هیچ زنی
اتفاقی نسروده است
زن ها زمانی واقعا زن می شوند
که مردی را
شاعر کرده باشند
برای فهم عشق
باید به یک زن متوسل شد
آن ها زیبا و شاهکارند
ساده اند
ساده هم کنارمان می مانند
اما دلشان نازک است
دست از سرشان که برداریم
اشک است که از سقف آرزو هایشان می بارد
پس گاهی به قیمت یک لبخند
باید هوایشان را داشت

مانی دانته

نماز عشق

برای لمس دستانت

باید وضوی عشق گرفت
برای بوسیدنت
باید سوره‌ی عشق خواند
تو تنها وارثِ
سجاده‌ی قلبم هستی

مانی دانته

شاید باورت نشود

شاید باورت نشود
اما بی آنکه بدانی
تو را در لا به لای
صفحات خط خطی شد‌ه‌ی دفترم
دوست دارم
و با کشیدن دستم بر روی خطوط
نوازشت میکنم

مانی دانته