عشق

عشق
گوجه ای رسیده است
روییده بر درختی باشکوه
و طلسم جادویش
هرگز به تو مجال بودن نمی دهد

عشق ستاره ای درخشان است
چشمک زنان در آسمان های دوردست جنوب
و شعله های سوزانش
همواره چشم هایت را می آزارد

عشق
قله ای بلند است
سرسخت در میان آسمانی طوفانی
اگر نمی خواهی نفس کم بیاوری
بیش از حد به ارتفاعش صعود نکن

لنگستن هیوز

مترجم : احمد شاملو

تنها از سکوت

تنها از سکوت تو
پیش از آن که سخن گویی
هر آنچه را که باید ، در می یابم
بی آنکه واژه ای از تو بشنوم
در سکوتت
هر نغمه ای که آرزو می کنم
به گوش می رسد

لنگستن هیوز