ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تمامی گناهانت را میآمرزم
نمیتوانم اما
دو گناه از آن انبوه را ببخشایم
شعری که نجوا میکنی با خود و
بوسهی پرسروصدایت را
هی گناه خوش باش
و هر سال شکوفه کن
نصیحت مادرم را اما از یاد نبر
عزیزکم بوسه ، مال گوش نیست
فرشتهی من آواز ، مال چشم نیست
سوفیا پارنو
نامه هایت ، هر چه سردتر
سکوت میانشان ، هر چه درازتر
و این انتظار ، هر چه دشوارتر
شکنجه ی عشقم افزون تر
خود را هر چه بیشتر در رنج ها می غلتانم
اگر چه سر اندیشه و رنجم نیست
هر بار می خواهم فراموش کنم و باز به خاطر می آورم
معجزه ی لبخندت را
خیالت پیش چشمانم بر می خیزد و
نوازش هایت را بیدار می کند
چیزی در درونم رم می کند و
تازیانه ات بالا می رود
سوفیا پارنو