بر بهشت قسم خورده‌ام

بر بهشت قسم خورده‌ام
اما حقیقت ندارد
پس تو را
به آتش جهنم می‌برم
به درد
ما‌ نه در باغ‌های سعادت
قدم خواهیم زد
و نه از زیرِ طاق‌های مشبک
شکفتنِ گل‌ها را تماشا خواهیم کرد
ما بر زمین می‌افتیم
کنارِ دروازه‌های کاخِ شیطان
شبیه فرشته‌هایی که پرپر می‌زنند
بال‌های ما هجاهای غمناک می‌نوازند
و ما ترانه می‌خوانیم
از عشق‌های ساده‌ی انسانی
و از تماسِ لب‌های ما
در زمزمه‌ی شب بخیر
جرقه‌ی نوری خواهد درخشید
به خواب می‌رویم
و هنگامِ صبح
نگهبانی ما را
روی نیمکتِ پارک پیدا خواهد کرد
و خنده‌ی بلندی سر خواهد داد
یک هسته‌ی سیب
با خوابی از ریشه‌های درخت

هالینا پوشویاتوسکا شاعر لهستانی
مترجم : مرجان وفایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.