نمی‌دانم زنده‌ای یا مرده

نمی‌دانم زنده‌ای یا مرده
و هنوز می‌توان روی زمین
تو را جست ؟
یا غروبِ آفتاب
که به تاریکی نشست
آرام و تنها در ذهنم سوگواری کنم

دعاهایم همه برای توست
و بی‌قراری‌های شبانه‌ام
انبوهِ شعرهای سپیدم
و شعله‌ی سوزانِ آبی چشم‌هایم

هیچ‌کس آن‌قدر مرا تکریم نکرد
و کسی آن‌قدر مرا نیازرد
حتی او که بی‌وفایی کرد
یا آن که مهر ورزید
و از یاد برد

آنا آخماتووا
مترجم : سادات آهوان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.