ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مغرور شو مغرور شو
هر قدر هم جفا کنی
پیش چشم و تن من فرشته خواهی ماند
و آنسان که عشقمان برایم اراده کرد
خواهی ماند
و اینگونه میبینمات
نسیمات بوی عنبر و سرزمینات قند و شکر
و من بیشتر دوستت دارم
دستانت سبزه و گلاند
من اما
بهسان بلبلان آواز نمیخوانم
که غل و زنجیرها
به من میآموزند تا مبارزه کنم
مبارزه کنم مبارزه
زیرا که بیشتر تو را دوست دارم
آوازم دشنههایی از جنس گلها
سکوتام کودکیِ رعدها
و زنبقی از خون دلام
و تو خاکی و افلاک
و دلت سبز
و جزر عشق در تو مَد است
پس چگونه بیشتر نخواهمات
تو آنسان که عشقمان
برایم اراده کرد ، خواهی ماند
و اینگونه میبینمات
نسیمات بوی عنبر
و سرزمینات قند و شکر
و دلت سبز
من کودکِ عشق توأم
و در آغوش زیبای تو
بزرگ میشوم
محمود درویش
مترجم : محمد حمادی