ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بر گو که چه می جویم ، بنما که چه می خواهم
چون شد که در این وادی ، سرگشته و گمراهم ؟
از عشق اگر گویی ، می جویم و می جویم
وز یار اگر پرسی ، می خواهم و می خواهم
در عالم هشیاری ، از بی خبری مستم
در گوشه ی تنهایی ، از بیخودی آگاهم
گر مهر نیم آخر ، هر شب ز چه می میرم ؟
گر ماه نیم آخر ، هر دم ز چه می کاهم ؟
در دامنی افتادم ، گفتی که مگر اشکم
از خویش برون رفتم ، گفتی که مگر آهم
ویرانه ی متروکم ، نه بام و نه دیواری
آرام نگیرد کس ، در سایه کوتاهم
آن اختر شبگردم سیمین ، که درین دنیا
دامان سیاهی شد ، میدان نظرگاهم
سیمین بهبهانی