محبوب من اگر در زندگی‌ِ من نبودی

محبوب من
اگر در زندگی‌ِ من نبودی
بانویی چون تو را خلق می‌کردم
که قامت‌اش چون شمشیر، زیبا و کشیده
و چشمان‌اش چون آسمانِ تابستان زلال باشد

صورت‌اش را روی برگ درختان نقش می‌زدم
و صدایش را بر برگ درختان
حک می‌کردم
موهایش را کشتزاری از ریحان
کمرگاه‌اش را از شعر
و لب و دهان‌اش را جامی عطرآگین می‌ساختم
و دستان‌اش را
چونان کبوتری که آب‌ را نوازش می‌کند
و ترسی از غرق شدن ندارد

تمام‌ طول شب را بیدار می‌ماندم
تا لرزش گردن‌بند و موسیقی گوش‌واره‌اش را ترسیم کنم

اگر در لوح سرنوشت‌ام نبودی
تو را به گونه‌ای چنین می‌آفریدم
تکه‌ای از ماه را قرض می‌گرفتم
مشتی صدفِ دریا و روشنای سحر
دریا ، مسافران و سفر را وام می‌گرفتم
ابر را برای چشمان‌ات می‌‌کشیدم
و با باران می‌رقصیدم

اگر در واقعیت نبودی
ماه‌ها و ماه‌ها به پیشانی بلند
لب‌های کشیده‌ات و انگشتان‌ات می‌پرداختم

محبوب من
بانویی چون تو را می‌کشیدم بلور دست
و در میان مژگان‌اش دو ستاره‌ی درخشان می‌‌نشاندم

اما محبوب من
چه کسی به‌سان توست ؟
کجا خواهد بود ؟
کجا ؟ کجا ؟

نزار قبانی
مترجم : طیبه بهشتی معز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.