هر چه کردم به ره عشق وفا بود ، وفا

هر چه کردم به ره عشق وفا بود ، وفا
وانچه دیدم به مکافات جفا بود ، جفا

شربت من ز کف یار الم بود ، الم
قسمت من ز در دوست بلا بود ، بلا

سکه عشق زدن محض غلط بود ، غلط
عاشق ترک شدن عین خطا بود ، خطا

یار خوبان ستم پیشه گران بود ، گران
کار عشاق جگر خسته دعا بود ، دعا

همه شب حاصل احباب فغان بود ، فغان
همه جا شاهد احوال خدا بود ، خدا

اشک ما نسخه صد رشته گهر بود  ، گهر
درد ما مایه صد گونه دوا بود ، دوا

نفس ما از مدد عشق قوی بود ، قوی
سر ما در ره معشوق فدا بود ، فدا

دعوی پیر خرابات به حق بود ، به حق
عمل شیخ مناجات ریا بود ، ریا

هر که جز مهر تو اندوخت هوس بود ، هوس
آن که جز عشق تو ورزید هوا بود ، هوا

هر ستم کز تو کشیدیم کرم بود ، کرم
هر خطا کز تو به ما رفت عطا بود ، عطا

زخم کاری زفراق تو به جان بود ، به جان
جان سپاری به وصال تو به جا بود ، بجا

در همه عمر فروغی به طلب بود ، طلب
در همه حال وجودش به رجا بود ، رجا

فروغی بسطامی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.