روزهای خوبی را میگذرانی

روزهای خوبی را میگذرانی
میخندی
شادمانه به گردش میروی
خوشحالی
همه چیز داری
اما یک شب
بعد از روزهای خوبت
معشوقه أت دیگر دوستت نخواهد داشت
و تو چقدر
به یاد من که عاشقت بودم
اشک میریزی
چقدر حسرت میخوری
و چقدر دلت برای کسی که
دوستت داشته باشد تنگ میشود

یک چیز را میدانی ؟
تازه میفهمم معشوقه بودن
از عاشق بودن
خیلی بهتر است
و من
معشوقه ای هستم
که دیگر عاشقت نیست

نازنین عابدین پور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.