تنهایی

می‌خوانم
می‌گریم
در خانه تنها می‌مانم

حیران ایستاده کناراتاقک تلفن
سکه‌ای در دست
قلبی پر از حرف
و شماره‌ای که از یاد رفته

نامه‌ای نوشته شده
پاکتی تمبر خورده
و آدرسی که گم گشته

سرگردان در شهر
در جست‌وجوی خانه‌ی دوستی
و دوستی که مرده است
 
دیگر
تمامی کتاب‌ها ، شعرها ، اشک‌ها را
خوانده
سروده
گریسته‌ام
در خانه تنها مانده‌ام

یوزف زینکلایر
ترجمه‌ : رضا نجفی

نظرات 1 + ارسال نظر
LILIYAN چهارشنبه 1 اردیبهشت 1400 ساعت 14:06 http://memphise.blogfa.com/

زیباست...
ممنونم ازاشتراک گذاری

ممنونم از همراهی صمیمانه تون
خوشحالم که دوست داشتید
موفق باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.