معشوق من با من حرف بزن

وقتی میان بازوان‌ات دوست‌ام می‌داری
خود را تسلیم‌ات می‌کنم
تا هراس‌هایم پایان گیرد
معشوق من
با من حرف بزن

باید شب‌های فراق و پریشانی را
از میان برداریم
معشوق من
با من حرف بزن

در شب تاری که تقدیر
 سرنوشت‌ شومی رقم زده
اشباح
دلهره‌آورند
سکوت نکن مگر مرده‌ای ؟
معشوق من
با من حرف بزن

بگو دوست‌ام داری
شور عشق را اثبات کن
معشوق من
با من حرف بزن

اصلا دروغ بگو
وانمود کن عاشق‌ام هستی
بگذار این‌ رؤیا ادامه پیدا کند
معشوق من
با من حرف بزن

روبر دسنوس   
مترجم : مریم قربانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.