دلایلی برای عشق نیست

دلایلی برای عشق نیست
من ترا دوست می دارم چون ترا دوست دارم
و نیازی نیست که دلداده باشی
و همیشه باید بتوانی که آن باشی
من ترا دوست می دارم چون ترا دوست دارم
عشق وضعیت فیض است
و با عشق چیزی از کف نمی رود
عشق شطرنج لطف است
بذری است که در طوفان کشت می شود
میان آبشاران و در کسوف آفتاب
عشق قاموس واژگان را آتش می زند
و به طرز قاعده مندی متغیر است
من ترا دوست می دارم چون ترا دوست دارم
اندک یا بسیار برای همدیگر
آنچه که دوست داشته می شوند کنار هم قرار نمی گیرند
چون عشق ، عشق است و دیگر هیچ
سرخوش و کله شق در یک حالت
عشق آغاز مرگ است
و سپس بر مرگ فائق آمدن
چون در هر لحظه ی عشق
قربانیان بیشتری گرفته می شوند

کارلوس دِروموند دِ آندراده
ترجمه  : ابوذر کردی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.