تلخ ترین زمان

تلخ‌ترین زمان
نه در اوجِ دل‌تنگی و نومیدی است
و نه آن‌جا که از برای پنهان‌نمودن وحشت
و سایه‌ی سیاه مرگ
هیچ روزنه‌ی امیدی نیست
و نه در تاسف تجمل‌وار
به هنگام چشیدن شوری اشک
و نه در هنگام نوشیدن جام تلخِ خاطرات روزگار رفته
و نه در یاد‌آوری تلخِ شادی‌های گم‌گشته و بی‌بازگشت

بلکه آنجاست که
لبخندزنان
به امید فردایی روشن
با چشمانی خشک و تهی از اشک
به دنیای پهناور و بزرگ آدمیان می‌نگریم
و روزهای گذشته
با افسوسی عمیق و ناگهانی
دور و دورتر می‌شوند
و در می‌یابیم که
در حال یادگیری فراموشی بوده‌ایم

آنجاست که تلخ‌ترین زمان پیش روی ماست

الا ویلر ویلکاکس
ترجمه : مینا توکلی ، احسان قصری

نظرات 1 + ارسال نظر
منیژه دوشنبه 26 خرداد 1399 ساعت 09:17 http://moocheshetg.mihanblog.com/

در نیزار
پرنده ای اندوهگین میخواند
گویی چیزی را به یاد آورده
که بهتر بود فراموش کند....

تسورا یوکی





سلام و عرض ادب

امیدوارم حالتون خوب باشه

ممنون از اشعار زیبایی که انتخاب می کنید

با درود و سپاس فراوان از شعر فوق العاده زیبایی که نوشتید خانم منیژه عزیز
برای اولین بار بود که این شعر را می خواندم
مانا باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.