همان‌گونه که با نامِ خودم همراهم

برای به یاد آوردنت
نیازی به مرورِ خاطره‌ها نیست
که حتی یک لحظه‌ هم از ذهنِ من بیرون نمی‌روی
راه رفتن‌ات شبیهِ دویدن است
و لبخندِ تو
مانندِ چراغی که در تاریکی بتابد
روشنایی می‌افشانَد

وقتی‌که زمان در تاریکی‌های خالیِ خود
با ستاره‌های دوردستِ کائنات
کائناتی که دگرگون شده‌اند
جاری می‌شود می‌رود
برای به یاد آوردنت
نیازی به مرورِ خاطره‌ها نیست

همان‌گونه که با نامِ خودم همراهم
هر ساعت
هر دقیقه
هر ثانیه
و به همان‌سان با تو همراهم

قلب‌مان با غرورِ حاصل از باور کردنِ خوش‌بختی
آسوده است
سرمان به سانِ دینامیت
زیرِ بغل‌های‌ ما جا گرفته است
و بعد
روشناییِ حاصل از دیدارِ حقایق
که بر پیشانی‌مان می‌درخشد
در هر زمان
و در چنین شرایطی
برای هر انسانِ فناپذیری میسر نمی‌شود

برای به یاد آوردنت
نیازی به مرورِ خاطره‌ها نیست
تو به اندازه‌ی قلب‌ام
و به اندازه‌‌ی دست‌ام به من نزدیکی

آتیلا ایلهان 
مترجم : ابوالفضل پاشا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.