ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در میانههای گلِ رز گریه میکنم
و هر شب که در میانهی کوچه میمیرم
روبهرویام را
و پشت سرم را نمیشناسم
و کاهشِ چشمانت را
که مرا سرِ پا نگه داشتهاند
احساس میکنم
دستهای تو را میگیرم
دستهای تو را که سفیدند و
باز هم سفیدند و
باز هم
از اینهمه سفیدیِ دستهای تو میترسم
قطار اندکی در ایستگاه توقف میکند
و من آن کسی که گاهی ایستگاه را پیدا نمیکند
گل رز را میگیرم
آن را به چهره میرسانم
هر چه باشد این گل رز به کوچه افتاده است
دست خود را
و بال خود را میشکنم
خون به پا میشود
غوغا به راه میافتد
گروه نوازندگان دست به کار میشوند
و یک کولیِ کاملن جدید
در نوک سرنا
جمال ثریا
مترجم : ابوالفضل پاشا