درد

مى‌گویند که درد
‏آدم‌ها را بهم نزدیک مى‌کند
‏به من بگو
‏کدام‌مان شاد هستیم
‏که این همه از هم دور مانده‌ایم ؟

اوغوز آتای
مترجم : سیامک تقی‌زاده
نظرات 1 + ارسال نظر

دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم

این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن

یار ما این دارد و آن نیز هم

یاد باد آن کو به قصد خون ما

عهد را بشکست و پیمان نیز هم ...


" حافظ شیرازی "


سلام و عرض ادب

بسیار عالی ، ممنون از انتخاب های زیبا

بى تو
اکنون درد را با تمام شوق
مى نوشم
و زهر را با هر شراب
هرگز نمى دانستم اینسان تلخ است
تنها بودن
تنها بى تو

هرمان هسه


خوشحالم که شعرهای هفتگی را دوست داشتید دوست گرامی
زنده باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.