چشم های گمشده ی تو

از کجا آمده‌ اند
چشم ‌های گمشده‌ ی تو
و از کدام تاریکی گذشته ‌اند
که این چنین روشن ‌اند
و صدای تو
که می‌لرزد در انتهای شاخه‌ ها
و تو که
دورتر هستی در آن سوی آیینه‌ ها
از کجا آمده ‌ای
که گم شدنت را می ‌دانستم

این همه آیینه را می‌ شکنم
درخت‌ ها را برای شنیدن صدایت
صدا می‌ کنم
و چشم‌ های گمشده‌ ی تو همین جاست
دورتر از دسترس نگاه من

بیژن جلالی
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.