بله حقیقت دارد


بله حقیقت دارد
خرد شدنم
به ستوه آمدنم
ازاین زندگی
ازاین دنیا
حقیقت دارد

بله حقیقت دارد
نفرتم
از این عشق‌های دو سه روزه
از این به اصطلاح عشق‌های سال
از این دوز و کلک‌ها
از آن‌هایی که با ما خصومت می‌ورزند
از آن‌هایی که از پشت سر خنجر می‌زنند
از آن‌هایی که این‌چنین به ما آتش می‌زنند
از آن‌هایی که با چشم نابینا می‌نگرند
از مارهای فرشته صفت
حقیقت دارد

بله حقیقت دارد
حیرتم
از این شب‌های بزن و برقص
از آن‌هایی که اشک دیدگانمان رابه تمسخر می‌گیرند
از آن‌هایی که این ضربه‌ها را نادیده می‌گیرند
از این ترانه‌های بی‌شعر
از این آهنگ‌ها ، از این خطاهای دوران
از شاعران خودبین
از چنین نویسندگان و نقاشان
از همه‌ی کسانی که این چنین خواب‌آلود در گشت و گذارند
حقیقت دارد

این چه نمایشی‌ست
این چه مضحکه‌یی‌ست
چه کسی گفت ؟ چه گفت ؟ چگونه گفت ؟
چه کسی ، چه کسی را به حوض هل داد ؟
چه کسی ، چه کسی را به خاطر هیچ و پوچ ترک کرد ؟

این چه حقیقت تلخی‌ست
این چه  پیراهنی از آتش است
سراسر تلخ
سراسر غریب
غربتم در دیار خود
حقیقت دارد

آه ، ای سبزچشم اشک‌آلودم
آه ، ای پرنده‌ی شب‌های تارم
آه ، ای گل در برابر بادم
تو را هم مثل اشعارم
تکه تکه از من جدا کردند
نه به تو
نه به من
و نه به بی‌خوابی شب‌هایم دل‌شان سوخت
از این روی
جنونم از این روزهای سیه‌روی
از این تقدیر خودنوشته
حقیقت دارد

اینک آن روز ، همین روز است
حسرتم
به زنی مثل یک زن
به مردی مثل یک مرد
حقیقت دارد

احمد سلجوق ایلخان
مترجم : شهرام دشتی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.