زندگی با تو

تو ای محبوبِ من
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
به آسمان نگاه می‌کنم
زیرا که چشم‌های تو را در آبیِ آن می‌بینم

تو ای یکی‌یک‌دانه‌ی من
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
به دریاها می‌نگرم
زیرا که وقتی به افق نگاه می‌کنم
معجزه‌ات را می‌بینم

تو ای یکی‌یک‌دانه‌ی من
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
به پرندگان نگاه می‌کنم
زیرا که آزاد بودن‌ات را در بال‌های‌شان می‌بینم

و تو ای معشوق من
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
به‌نام تو عصیان می‌کنم
اما نمی‌خواهم که مشتاقِ دیدار تو باشم
که می‌خواهم با تو زندگی کنم
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
می‌خواهم به خودت نگاه کنم
و تو را فقط در خودت ببینم

بهچت نجاتی‌گیل شاعر ترکیه
مترجم : ابوالفضل پاشا

نظرات 1 + ارسال نظر
نامیرا جمعه 21 تیر 1398 ساعت 11:52 http://eternalrose.blogsky.com

زیباست. ممنون

سپاس از حضور صمیمانه تون
خوشحالم که دوست داشتید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.