زیباترین درد من

شاید باید بگریزم
از دوست داشتن
از تو
آن گونه که در من تنیده ای
آن گونه که من دوستت دارم
زیباترین درد من
تو را در تمام تنم فریاد می خواهم

بهار می آید
شهر
از سنبل و سبزه و گندم می گویند
از شکوفه های آلو
بنفشه لرزان بهاری من
من به بوی
 تو قانع ام
آغاز بهار من است
نگاه تو

شیرزاد حسنی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.