این نگاهِ تو کارِ مرابه اینجا کشاندهتاب و تحمل نگاه هاى تو رانداشتمنمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم ؟به او گفتمدر چشم هاى من دقیق تر نگاه کنجز توهیچ چیزى در آن نیستبزرگ علوىکتاب چشم هایش