از آن زمان

از آن زمان
که عزم آن کردم
دیگر هرگز به نامه‌ای از تو
پاسخ ندهم
هرگز توان گشودن نامه‌‌ دیگری
نیافتم
بگذار
از ره درآیند
و دور تا دورم فرو ریزند
‌و پایین ، روی پاهایم رها شوند
واژگون ، بلاتکلیف
و خاموش
چون من
و اینک ، چون زندگیم

جورجو باسانی
ترجمه : ماریا عباسیان

نظرات 2 + ارسال نظر
ناهید سه‌شنبه 3 مهر 1397 ساعت 06:01 http://tabicaran.blogfa.com/

بدترین نوع خود کشى ست،

دوست داشتن کسى
که هـیچ وقت
حواسش به تو نیست . . . !

امیر وجود

با تو قدم زدن را دوست دارم
به جای خانه
برایت
جاده خواهم ساخت

احسان پرسا

منصور دوشنبه 2 مهر 1397 ساعت 08:18

بسیار عالی احمد جان
البته فکر کنم فامیل مون باشه
شاعرش

خوشحالم که دوست داشتی منصور عزیز
مانا باشی
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.