مگر چقدر وقت داریم ؟

تو وقتی می‌بینی که من افسرده ام
نباید بگذری ، سکوت کنی
یا فقط همدردی کنی
بنا کننده ی شادی های من باش
مگر چقدر وقت داریم ؟
یک قطره ایم که می چکیم در تنِ کویر
و تمام می شویم

نادر ابراهیمی
کتاب یک عاشقانه آرام

نظرات 1 + ارسال نظر
ناهید دوشنبه 12 شهریور 1397 ساعت 20:53 http://tabicaran.blogfa.com/

جانِ من مالِ تو باشد، هرچه غم داری بده
رویِ کاغذ ثبت کن هر چیز کم داری بده

تا مبادا بر تنِ نازِ تو آسیبی رسد
هرچه در اطرافِ خود قوطیِ سم داری بده

شهرِعمرت از بلاها دور بادا تا ابد
در خیالت هرچه از احساسِ بم داری بده

بختِ خوب و فالهایِ سبز ارزانی تو
طالعِ نحسی اگر در جامِ جم داری بده

چال لبخندِ تو دائم، حالِ خوبت مستمر
خطِ اخم و مشکلِ پر پیچ و خم داری بده

«آیة الکرسی» هزاران بار نذر شادی ات
در دلِ خود ذره ای اندوه هم داری بده ...

جواد مزنگی

از برزخ می‌نویسم
کسی که مُرده است
هنوز دوستم دارد
می‌گوید
دست‌هامان را که بتکانیم
مرگ می‌افتد
سیب را تو بردار
زمین مال من
هنوز نگفته‌ام من برای کسی دیگر مُرده‌ام
آخر مُرده زود می‌شکند
دلش
ترس‌هایش
و جمجمه‌ای که سنگ می‌شود

ناهید عرجونی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.