اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت

اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت

زمین در گردش با تو مداری تازه خواهد یافت

دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی
دوباره چون گذشته نو بهاری تازه خواهد یافت

درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد
که عشق از کُـنده‌ی ما یادگاری تازه خواهد یافت

دهانت جوجه‌هایش را پریدن گر بیاموزد
کلام از لهجه‌ی تو اعتباری تازه خواهد یافت

بدین‌سان که من و تو از تفاهم عشق می‌سازیم
از این پس عشق ورزی هم ، قراری تازه خواهد یافت

من و تو عشق را گسترده‌تر خواهیم کرد، آری
که نوع عاشقان از ما تباری تازه خواهد یافت

تو خوب مطلقی ، من خوب‌ها را با تو می‌سنجم
بدین‌سان بعد از این خوبی ، عیاری تازه خواهد یافت

جهانِ پیر این دلگیر هم ، با تو کنار تو
به چشم خسته‌ام ، نقش و نگاری تازه خواهد یافت

حسین منزوی ‌

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.