ای دل ز من بریده ز یادم نمی روی

ای دل ز من بریده ز یادم نمی روی
وی پا ز من کشیده ز یادم نمی روی

ای رفته از برابر چشمم به کوی غیر
اشکم به دیده دیده ز یادم نمی روی

آن چشم را به روی چه کس باز می کنی ؟
ای آهوی رمیده ز یادم نمی روی

در سایه ی کدام نهالی روم به خواب
ای نخل بر رسیده ز یادم نمی روی

دانم که امشبم به سحرگه نمی رود
ای جلوه ی سپیده ز یادم نمی روی

تا خواند این غزل ز من آن سرو ناز گفت
ای بید قد خمیده ز یادم نمی روی

معینی کرمانشاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.