گر کسی عاشق رخسار تو باشد چه کند ؟

گر کسی عاشق رخسار تو باشد چه کند ؟
طالب دولت دیدار تو باشد چه کند ؟

شوخی و بی‌خبر از درد گرفتاری دل
دردمندی که گرفتار تو باشد چه کند ؟

چه غم از سینه ریش و دل افگار مرا ؟
سینه‌ریشی که دل‌افگار تو باشد چه کند ؟

قصد جان و دل یاران بود اندیشه تو
بی‌دلی کر دل و جان یا تو باشد چه کند ؟

ای طبیب دل بیمار، بگو بهر خدا
کان جگر خسته ، که بیمار تو باشد چه کند ؟

گوش بر گفته احباب توان کرد ولی
هر که را گوش به گفتار تو باشد چه کند ؟

می‌کند بی تو هلالی همه شب ناله زار
ناتوانی که دلش زار تو باشد چه کند ؟

هلالی جغتایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.