عشق یک زن

عشق
نه در لبان زنان است
و نه در اندام آنان
عشق
زیر پلک های یک زن جای دارد
و او در زیر پلک هایش نگه می دارد
مرد را

زن
هر قدر هم که بشکند دلش
هیچ اشکی نمی ریزد
فقط چشمانش را می بندد محکم و سفت
و مرد
 در همان جا می ماند

زن
هرگز
فراموش نمی کند
هرگز
رها نمی کند
مرد را

ازدمیر آصف
ترجمه : علیرضا شعبانی

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد حسینی یکشنبه 27 فروردین 1396 ساعت 10:49

از یک مثنوی بلند:

مریم پاک و تنهای شرقی!

ای عروس غزلهای شرقی!

رفته در هاله ی خواب و رؤیا

خفته در سایه ی نیروانا

مانده در ساحل بی پناهی

نیمی از آدم و نیم ماهی

ای شکوه بلند اهورا

آه… سارای غمگین بودا

آسمان در نگاه تو خندید

عطر سیب از گلویت تراوید

برق تند نگاه تو، الماس

رنگ سرخ لبان تو، گیلاس

چشم هایت دو دریای پُر راز

مثل ایجاز در اوج اعجاز

ای سراپای ماهت دو بیتی

ای نگاهت، نگاهت دو بیتی

ای بلندای بالا بلایم

من به چشمان تو مبتلایم

با همین واژه های زمینی

ای حمیرای من، کلّمینی!

با درود و سپاس فراوان از حضور شما و بریده ایی زیبایی که از یک مثنوی نوشتید آقای حسینی عزیز
شاد و سلامت باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.