لب هایت را

لب ‌هایت را
بیشتر از تمامی کتاب هایم
دوست می دارم
چرا که با لبان تو
بیش از آنکه باید بدانم ، می دانم

لب ‌هایت را
بیشتر از تمامی گل ها
دوست می دارم
چرا که لب ‌هایت
لطیف تر و شکننده تر از تمامی آن هاست

لب‌ هایت را
بیش از تمامی کلمات
دوست می دارم
چرا که با لب ‌های تو
دیگر نیازی به کلمه ها نخواهم داشت

ژاک پره ور

نظرات 5 + ارسال نظر
f@temeh پنج‌شنبه 7 بهمن 1395 ساعت 13:46

:

از حضور صمیمانه شما سپاسگزارم خانم فاطمه عزیز
خوشحالم که این شعر را دوست داشتید
با مهر
احمد

محمد شیرین زاده چهارشنبه 6 بهمن 1395 ساعت 06:33 http://m-bibak.blogfa.com

درود احمد جان سپاس از انتخاب های نابت

سلام محمد عزیز
خواهش میکنم دوست نازنین خوشحالم که انتخاب های مرا دوست داشتید
مانا باشی
با مهر
احمد

دلارام دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت 11:13

می بوسمت
خط و نشان می کشی!
داغ میشود لبم ــ
جهنمی میان تنم احیا می شود.
.
می سوزم و دود
می شوم...
می روم تا به عرش
سوالی سخت
از خالق لب هایت
می کنم.
جهنم ات گر، به بوسه ای
باز؛
در های بهشت
به چند بوسه می شود باز !؟


فڪری_احمدی_زاده

همین که هستی
همین که لا به لای کلماتم نفس می کشی
راه می روی
در اغوشم می گیری
همین که پناه واژه هایم شده ای
همین که سایه ات هست
همین که کلماتم از بی "تو"یی یتیم نشده اند
کافی ست برای یک عمر ارامش
باش
باش
واقعی باش و بمان

عادل دانتیسم

دلارام دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت 11:09

وقتی لبان تو هست

چه نیاز به شراب صد ساله

بوسه از تو

مستی از من


وحید خان محمدی

برای فراموشی
راههای زیادی هست

اما چه کسی تضمین می کند
همهٔ این راه ها
به تو ختم نمی شود ؟

احمد ادریس

شهرزاد شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 03:20

مثل پلاسکو

به روی شانه ی غربت فرو ریخت

شبیه برجی از وحشت ، فرو ریخت

دلم مثل « پلاسکو» منفجر شد

میان بهت یک ملت فرو ریخت !!

#شهاب_گودرزی/

ممنونم از حضور صمیمانه شما و شعر زیبایی که نوشتید خانم شهرزاد عزیز
موفق باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.