گاهی بگذار سیر نگاهت کنم


گاهی بگذار سیر نگاهت کنم
گرچه سیر نمی شوم
گاهی از عشق بازی خسته ام کن
گرچه خسته نمی شوم
گاهی اجازه بده دوستت داشته باشم
گرچه می دانم دوست داشتن
برای تو کافی نیست
اما بگذار فعلا  دوستت داشته باشم

شبیه
چاله ای کوچک
که گنجشکی از آن آب می خورد

شبیه
سوزنی که
که رگ های قلبی را
به هم پیوند می زند

شبیه اولین قطره ی شیری که
به دهان نوزادی می رسد

شبیه
من از این شبیه ها بمبی خواهم ساخت
که عالم هستی را
به جهان دیگری منتقل خواهد کرد
و در آن جهان
حتی سنگ ها هم دیوانه وار
به دنبال معشوقشان می گردند
پس صبر کن
بگذار فعلا دوستت داشته باشم

محسن حسینخانی

نظرات 1 + ارسال نظر
صنم بانو دوشنبه 13 اردیبهشت 1400 ساعت 18:17

خیلی عالی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.