کاش تو این‌جا بودی

کاش تو این‌جا بودی
خوب می‌شدیم
به هم سلام می‌کردیم
دوست می‌داشتیم
دست‌هایِ هم را می‌گرفتیم و
به هم چای تعارف می‌کردیم

کاش تو این‌جا بودی
خوب می‌شدیم
برای هم خوب می‌شدیم و
برای همه خوب
آخر
باهم که خوب باشیم
می‌خندیم
به‌روز لبخند می‌زنیم و
به شب لبخند
 
باهم خوب باشیم
همه‌چیز خوب می‌شود
باران به‌وقت می‌آید
نیمکت‌ پُر می‌شود
خیال خاطرجمع می‌شود و
دل‌سنگ نرم
شاید هم کسی دور باشد و
خوب نباشد
بعد ما را ببیند بگوید
ای جان
چه قدر این‌ها خوب‌اند
وَ نزدیک‌تر بیاید و
با خوبِ خودش خوب شود

کاش
تو این‌ جا بودی
باهم خوب می‌شدیم

افشین صالحی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.