ای دخترک سفیدِ برفی

می‌خواهم وقتی که می‌روی
ای دخترک سفیدِ برفی
مرا هم با خود ببری

به هر دلیلی اگر نتوانستی
یک دست یا هر دو دستم را بگیری
دخترکِ سفیدِ برف
مرا در دلت با خود ببر

باز هم اگر از بختِ بد
نتوانستی در دل هم مرا ببری
ای دخترکِ رویا و برف
در خاطره‌ات مرا ببر

و اگر با همه‌ این‌ها
باز هم نتوانستی
چون چیزهای بسیار دیگری با خود می‌بری
که در اندیشه‌ات زندگی می‌کنند
آی ، ای دخترک سفیدِ برف
مرا
در فراموشی
با خود ببر

فریرا گولار
ترجمه : محسن عمادی

نظرات 1 + ارسال نظر
دلارام پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 08:49

زیر باران های پاییزی
هر سال،بی چتر،قدم می زنم
و تو را مرور می کنم،که نیستی
این روزها
در گرم ترین هوای شهر تابستانی ام
چتر به دست می گردم
شاید این بار
تو را در آفتاب
ملاقات کنم !

لیلا_خراسانی_فر

به آغوش من بیا
بگذار حافظه ی ابدیت
پر شود از خاطره ی بوسه‌های گرمِ تو
همیشه ذکرِ عاشق‌ترین‌های دنیا همین است
"مردِ بی‌ عشق مثلِ زمینِ بی‌ خاطره است"
سرد و بی‌ حاصل

نیکی‌ فیروزکوهی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.